Web Analytics Made Easy - Statcounter

پایگاه خبری جماران، سارا معصومی: انصارلله یمن جبهه جدیدی در جنگ غزه البته در دریای سرخ باز کرده است. در حالی که رژیم اسرائیل به بمباران بی وقفه نوار غزه ادامه می دهد و ایالات متحده جانب این رژیم را در شورای امنیت سازمان ملل متحد حفظ کرده است، انصارلله یمن بخش زیادی از توجه واشنگتن را به خود جلب کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روایت واشنگتن و انصارلله از حملات صورت گرفته در دریای سرخ با هم متفاوت است، در حالی که کاخ سفید تلاش می کند اهداف حملات را همه کشتی هایی عنوان کند که از این آبراه مهم بین المللی عبور می کنند انصارلله تاکید دارد هدف خود را محدود به کشتی هایی نگاه دارد که به نوعی با اسرائیل در ارتباط هستند. با اینهمه واشنگتن دست به تشکیل یک ائتلاف بین المللی برای مقابله با حملات در دریای سرخ زده و از احتمال حمله به منافع انصارلله هم سخن گفته است.  

نصرت الله تاجیک ، دیپلمات بازنشسته و استاندار پیشین هرمزگان در پاسخ به پرسش های جماران بر ضرورت بازی هوشمندانه انصارلله در میدان دیپلماسی عمومی و مقابله با تلاش ها برای تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی خواندن این گروه تاکید دارد.

در چند هفته اخیر در کنار اخبار ادامه جنگ در غزه مسئله عملیات نظامی انصارالله در دریای سرخ هم توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. اقدام انصارلله هم تبعات بین المللی و هم تبعاتی برای یمن خواهد داشت. فکر می کنید اهداف آنها از پیگیری این سیاست در دریای سرخ آنهم در شرایطی که مذاکرات با عربستان سعودی برای پایان دادن به جنگ یمن در مسیر صحیحی قرار گرفته بود، چیست؟

عملیات موشکی انصارالله در دریای سرخ ماهیتا بازدارنده است و نه تهاجمی و هدف اصلی آن جلب توجه جهانی به جنایات اسرائیل در غزه و نیاز به توقف این جنایات بوده که شورای امنیت سازمان ملل در انجام این وظیفه به دلیل وتوهای متعدد آمریکا عاجز مانده است. این اقدام آمریکا و همزمان حجم این جنایات که تا بحال بیش از 20000 کشته و تخریب فراون ابنیه و زیرساخت ها صورت گرفته میتواند به تجدید نظر در سازوکار شورای امنیت و نحوه استفاده از حق وتو منجر شود.

پس بخشی از اهداف، هشدار و توقیف کشتی های حامل کالا و نفت برای اسرائیل، به غزه مربوط است تا غذا و دارو به مردم غزه برسد و اقدامی انساندوستانه است و بخشی دیگر تثبیت موقعیت و کسب سهم انصارالله از کیک قدرت در یمن، منطقه و جهان است. اهمیت موقعیت دریای سرخ و باب المندب و تسلط انصارالله بر این تنگه بر کسی پوشیده نیست که به قیمت تلاش این گروه و مردم یمن و سختیها و از دست رفتن جان انسانهای بیشماری متحقق شده است. البته رفتار انصارالله هم باید مسئولانه باشد و به گونه ائی نباشد که فرصت برای مخالفین داخلی و خارجی اش فراهم کند. 

بخشی از  رفتار انصارلله نیز اعتقادی است برای مبارزه علیه ظلمی که به مردم غزه در اثر زیاده خواهی رژیم صهیونیستی و حمایت صد در صدی آمریکا از جنایتهای اسرائیل است . این برای آمریکا تبعات بین المللی دارد و حداقل این است که مرجعیت بین المللی اش برای حل مشکل خاورمیانه از دست داده است.

 هم اکنون نتانیاهو و سران ارتش صهیونیستی متهم به نقض کنوانسیونهای متعدد سازمان ملل هستند از جمله نسل کشی هدفمند مردم غزه، پاکسازی قومی، تنبیه دسته جمعی مردم غزه، جنایت علیه بشریت ، عدم تناسب عمل نظامی با اهداف جنگی، عدم جداسازی نظامیان و غیرنظامیان ، استفاده از اهرم فشار غذا و دارو بر مقاومت مردم غزه برای حفظ سرزمین خود و نیز جابجائی وسیع انسانی ، جنایت جنگی و کاربرد غیر ضروری نیروی نظامی غیر حرفه ائی در غزه و مخصوصا استفاده از بمبهای یک تنی ساخت آمریکا که برای مناطق مسکونی نیست.   هیچ نیرویی بهتر از یمنی ها نمی توانستند افکار عمومی دنیا را به این جنایات جلب کنند. زیرا دست یمنی ها نسبت به بقیه گروههای مقاومت بازتر است و مانند سایرین در عراق و لبنان، زیر فشار دولت حاکم یا نیروهای خارجی و دخیل در مقدرات آنها نیستند و درصدد تشکیل دولت خودشان هستند.

در حال حاضر در فضای بین المللی انصارلله به ایجاد اختلال در اقتصاد جهانی و هزینه مند کردن رفت و آمدها از دریای سرخ برای کشورهای مختلف متهم شده است. تبعات این اتهام زنی ها برای انصارالله چه خواهد بود؟

اقدام انصارلله در دریای سرخ اقدامی مشروع در دنیای زور و  عملیاتی به موقع برای تاثیر گذاری بر روند و توقف فشارهای اسرائیل در استفاده از غذا و دارو به عنوان ابزار فشار بر این مردم تحت ظلم وجور است.  البته اقدامی مخاطره آمیز هم است که این بخش نیز توسط آمریکا و اسرائیل بوسیله توطئه تعدادی از شرکتهای کشتیرانی که اتفاقا بیشترین سود را از این اقدام برای افزایش هزینه های حمل و نقل می برند برای تحریک افکار عمومی و جایگزین کردن آن بجای جنایات اسرائیل در غزه صورت گرفت.

انصارالله به صراحت از ابتدا اعلام کرد فقط کشتیهای اسرائیلی و کشتی هایی که برای رژیم اشغالگر کالا میبرند را هدف قرار میدهد و بقیه در امنیت هستند. اما:

1. مخاطره آمیز بودن لزوما معادل نادرست بودن و یا موثر نبودن نیست.

2. مخاطره را باید با اقدامات سیاسی توجیه و تبیین کرد و از شدت مخاطره واقعی ان کاست.

3.  تا مخاطره نباشد در این دنیای جنگلی نه استیفای حق میشد و نه تثبیت موقعیت.  دنیائی که هشت سال مردم یمن زیر بمباران تسلیحات غربی توسط عربستان ، ائتلاف و امارات بودند و بشریت یک عذرخواهی به مردم یمن بدهکار است اما دریغ از پذیرش مسئولیت این خسارات انسانی در یمن از سوی مرتکبین و جامعه جهانی.

ایالات متحده برای مقابله با حملات انصارلله دست به ایجاد یک ائتلاف بین المللی زده و همزمان از احتمال حمله به منافع انصارلله در یمن هم سخن می گوید. فکر می کنید این دو اقدام تا چه اندازه عملیاتی است و تا چه اندازه می تواند بر رفتار انصارلله تاثیر گذار باشد؟

موقعیت سرزمینی یمن به گونه ای است که نه حمله زمینی و نه هوائی امریکا به انصارالله خیلی تاثیر مهمی نخواهد داشت و تغییر دهنده زمین بازی نیست. این راهی است که عربستان و امارات و .. رفتند و به بن بست خوردند. ممکن است ایالات متحده با این شاخه و شانه کشیدن حمله ای هم بکند که تا حدی بعید میدانم اما باید این نکات را در نظر داشت که تشکیل این ائتلاف ضعیف از سوی تحلیل گران نظامی و سیاسی خیلی تعیین کننده برآورده نشده  و به نظر می رسد چندان کارائی نخواهد داشت.

نکته دوم این است که درست است که 12 درصد تجارت جهانی از تنگه باب المندب میگذرد ، اما بازیگران اصلی این تجارت مانند چین و... خیالشان راحت است. کشتی های ال ان جی قطر از همین مسیر عبور می کند. بنابراین نباید چندان قضیه را بزرگ کرده و فریب تبلیغات  صهیونیستی را خورد. اگر به پیام و اقدام اصلی انصارالله توجه شود که تا موضوع دارو و غذای مردم غزه حل نشود، فقط کشتی هایی که به مقصد اسرائیل حرکت می کنند مورد تهدید قرار خواهند گرفت این سوال پیش می آید که  مگر از میان این حجم تجارت جهانی چه مقدارش به بنادر اسرائیل تردد دارند؟

فکر می کنید امریکا در شرایطی که امروز هم در جنگ اوکراین و هم در جنگ غزه دارد به دنبال باز کردن جبهه نظامی سومی با انصارلله باشد؟

آمریکا برای حفظ منافع و امنیت پایگاه‌های نظامی‌اش در منطقه و تردد ناوها و کشتی هایش نمی خواهد خود را درگیر گروههای مقاومت و انصارالله کند. اگر امریکا وارد چنین باتلاقی شود و نتیجه ای جز راه طی شده توسط عربستان و امارات نداشته باشد ،  آن وقت دیگر کلاهش هیچ پشمی ندارد که این هم نه برای آمریکا و نه متحدین منطقه ای اش خوب نیست.

 آمریکا  به توانایی های نظامی و دریایی انصارالله در یمن واقف است و نمی خواهد رفتارش در دریای سرخ به گونه ای باشد که انصارالله ناچار شود از این ظرفیت ها استفاده کند. مهمتر آنکه این روند می تواند تبدیل به شکلگیری یک قدرت دریائی سرکش و نافرمان همچون انصارالله  شود که در به چالش کشیدن حضور آمریکا در منطقه شکی به خود راه نمیدهد.  یعنی آمریکا قاعدتا  اگر به منافع دراز مدت خود فکر می کند نباید پا جای پای سعودیها بگذارد که اشتباه آنها انصارالله را تبدیل به قدرت موشکی کرد و اشتباه آمریکایی ها انصارالله را تبدیل به قدرت دریائی نفس گیر می کند.

سوالی که در فضای افکار عمومی هم مطرح می شود این است که تاکنون رفتار انصارلله چه تاثیری بر میدان جنگ در غزه داشته است. بالاخره نخستین هدف اعلامی انصارلله از این عملیات، تحت فشار قرار دادن اسرائیل و امریکا و کشورهای غربی برای توقف جنگ در غزه اعلام شده بود.

بله ممکن است در بدو امر اینگونه تلقی شود که این اقدام در غزه تاثیر مستقیمی بر تغییر سیاستهای اسرائیل نداشته و یا میزان تاثیر آن به سطح تبعات مخاطره آمیزش نرسد که ارتباط درستی نیست.

 یک آنکه خود این اقدام یک تقویت روحیه برای مردم غزه و مبارزین گروههای مقاومت است که تنها نیستند. دوم همین بخشی از فشار بر اسرائیل برای پذیرش آتش بس دوباره است. سوم اسرائیل از جهت نیاز به کالای مورد نیاز خودش که تامین آن از طریق دریای سرخ ممکن نیست علیرغم تمایلش ناچار به بازگشایی گذرگاه کرم شالوم می شود تا از این طریق بتواند کمبودهای خود را هم جبران کند. چهارم تاثیر این اقدام بر افکار عمومی و مطرح شدن  درخواست انصارالله برای انتقال غذا و دارو به عزه بوده است.

همانطور که شما هم در بخشی از پاسخ خود به آن اشاره کردید انصارلله با این عملیات نظامی در دریای سرخ، جنبه جدیدی از قدرت خود را به جهانیان نشان داده است. قدرتی که افزایش قدرت بازدارندگی انصارلله مهم ترین جنبه آن است. فکر می کنید این گروه چگونه می تواند این قدرت را مدیریت کند که در اثر بازی های رسانه ای آمریکا و کشورهای غربی و البته اسرائیل به تیر به خودی تبدیل نشود و این گروه را به عنوان تهدید امنیتی بخصوص به افکار عمومی در سطح جهانی معرفی نکند؟

طبیعی است قدرت بازدارندگی انصار الله چه با ادامه جنگ غزه و یا هر گونه عکس العمل آمریکا و ائتلافی که تشکیل داده وارد مراحل جدیدتری خواهد شد که شاید همه ابعاد آن هم قابل کنترل نباشد.  حتی اگر ائتلاف و رژیم صهیونیستی در واکنش به اقدامات محدود کننده انصار الله، به اقداماتی محدود دست بزنند و حتی جبهه جدیدی باز کنند تا بتوانند تنش‌های ناشی از اقدامات انصارالله را مدیریت کنند ، اما بعید است انصارالله که در این اقدام جدی است ، عقب نشینی کند.

 لذا به عنوان یک اقدام ضروری و تکمیلی ، قطعا این اقدام به موقع انصارالله نیاز به کار سیاسی ، دیپلماتیک و رسانه ائی قوی دارد تا هم افکار عمومی توجیه شود و گول تبلیغات آمریکائی – صهیونیستی را نخورد و هم شدت مخاطرات را کم کند.

نقش اصلی با خود مسئولین انصارالله است که اقدامات سیاسی ، رسانه ائی را جدی بگیرند. این موضع گیری آنها که صرفا برای باز شدن راه دارو، غذا و سوخت و کمک های انسان دوستانه و توقف بمبارانها علیه نقاط مسکونی دست به چنین اقدامی زده اند هوشیارانه و مفید بوده و طبعا خلع سلاح کشور هاییست که ‌مدعی هستند این عملیات ها هرج و مرج و ناامنی بوجود آورده است .

فعالیتهای رسانه ای ، سیاسی و دیپلماسی عمومی انصارالله روی خنثی کردن این توطئه که انصارالله قصد ایجاد نا امنی دارد، لازم و حیاتی بوده و اثرات بیشتری دارد. به طور مثال نوشتن نامه به سران کشور و روسای سازمانهای منطقه ای و بین المللی از جمله سازمان ملل و توضیح و تبیین هدف اقدام خود ضروری است. کشورهای حامی گروههای مقاومت هم ضرورت دارد در این زمینه فعال باشند.

بطور مثال یکی از محورهای مهم اینست که از مراجع منطقه ائی بین المللی، عربی و اسلامی مصوباتی گرفت که این اقدام انصارالله برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل به منظور رعایت حقوق انسانی مردم غزه و مخصوصا تامین غذا و دارو است و آن را تایید کنند. یعنی همانگونه که اسرائیل و آمریکا تلاش کردند این اقدام انسان دوستانه انصارالله برای اجبار اسرائیل به رفع محاصره داروئی و غذائی مردم غزه را تغییر جهت دهند و به عنوان مقدمه به خطر انداختن صلح و امنیت جهانی تبلیغ کنند، انصارالله و حامیانش هم باید فعالیت رسانه ای، سیاسی و دیپلماتیک فراوانی با رسانه های جهانی و مکاتبه با محافل بین المللی و حقوق بشری داشته باشند.

این را در نظر داشته باشیم آمریکا برای حمایت از اسرائیل با چهار بار وتوی شورای امنیت این نهاد مهم صلح و امنیت جهانی را از حیز انتفاع انداخت. پس علاقمند است افکار عمومی جهان را از این اقدام و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شده منحرف سازد و لذا با هشیاری و اقدام سنجیده و تلاش سیاسی دیپلماتیک و فعالیت رسانه ای در مجامع بین المللی و تماس با کشورهای منطقه و تاثیر گذار در صحنه جهانی نباید اجازه داد در این راه موفق شود.

منبع: جماران

کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی جنگ یمن حوثی های يمن جنگ غزه 2023 انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی گروههای مقاومت دریای سرخ شورای امنیت افکار عمومی فکر می کنید سازمان ملل بین المللی غذا و دارو کشتی هایی مردم غزه رسانه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۵۰۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • پیام‌ها و پیامدهای عملیات «وعده صادق»/ اسرائیل و آمریکا تحقیر شدند
  • مقابله به مثل؛ راهبرد حزب الله برای دفاع از مرجعیون و کفرکلا
  • هشدار اسرائیل به نمایندگان دیپلماتیک خود در سراسر جهان/ آغاز سفر منطقه‌ای وزیر خارجه آمریکا از عربستان/ دیدار وزیر امور خارجه بحرین با بشار اسد
  • رفتار پلیس ایالات متحده با اساتید و دانشجویان ماهیت دروغین دموکراسی غرب را افشا کرد
  • «پلن بی» آمریکا در برابر انصارالله چیست؟
  • حملات هوایی شدید اسرائیل به جنوب لبنان
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • تشدید دوباره حملات انصارالله یمن: پهپاد آمریکایی و نفتکش انگلیسی هدف قرار گرفتند
  • حزب‌الله لبنان: کمک‌های نظامی آمریکا به اسرائیل چراغ سبز حمله به رفح است
  • بازهم درگیری دو سازمان دولتی در میانکاله | مقاومت محیط‌ بانی در برابر اقدام غیر قانونی میراث فرهنگی | توضیحات فرمانده یگان محافت محیط زیست